پیرمرده دم عابر کارتشو داده به من
میگه موجودی بگیر برام
براش گرفتم ، میگم ۵ هزار تومنه پدر جان
گفت خاک بر اون سرت کنن با این موجودی گرفتنت و رفت :|
مادربزرگم رو بردم دکتر
به دکتره میگه آقای دکتر یه دارویی بهم بده دردم ساکت بشه
تا فردا برم پیش یه دکتر درست حسابی!
من فقط سقف رو نگاه میکردم |:
50 تومن گذاشتم ته کمد زیرِ لباسام
که یادم بره و بعدا ببینم روحم شاد شه
الان 6 ماه گذشته ، ساعتی نیست که بهش فکر نکنم :|
انسان های بزرگ هیچگاه به کوچکی فردایشان نگاه نمی کنند
چون از بزرگی امروزشان فردایی کوچکتر خواهند ساخت …
.
.
...منم نفهمیدم ...!
یارو قیافشو از نمای دور ببینی یاد ارواح خبیثه میفتی !
بعد نوشته : نمیدانم کدامین مانع مرا از تو دور کرده ؟
آخه لامصب تو خود مانعی
اعتماد به نفس تو رو اگه کفتار داشت الان طاووس بود !
تو یخچال ما تنها ظرفی که صادقه ظرف پنیره…
در قابلمه رو بر میداریم توش خیاره
ظرف حلوا شکری رو باز میکنیم توش پیاز داغه
شیشه مربا رو باز میکنیم توش رب گوجس
بطری نوشابه رو باز میکنی توش عرق نعناس
...بد زمونه ای شده...
شماره های توی گوشیم ۹۹ درصد بی خودنا
حالا کافیه یکیو پاک کنم فرداش مرگ و زندگیم دست همون یه نفر می افته!